کد مطلب:28190 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

حقوق متقابل مردم و رهبری












از نگاه علی علیه السلام، نه تنها حقّ رهبر سیاسی جامعه در چارچوب این آیین، منافاتی با حقوق مردم ندارد، بلكه حقّ رهبر سیاسی، در گرو ادای حقوق آنان از سوی رهبر است و مردم، در صورتی موظّف به اطاعت و حمایت از رهبر هستند كه حقوق آنان در نظام تحت فرمان او رعایت شود.

امام علی علیه السلام در این زمینه، چنین فرموده است:

أمّا بَعدُ، فَقَد جَعَلَ اللَّهُ سُبحانَهُ لی عَلَیكُم حَقّاً بِوِلایَةِ أمرِكُم، ولَكُم عَلَیَّ مِنَ الحَقِّ مِثلُ الَّذی لی عَلَیكُم، فَالحَقُّ أوسَعُ الأَشیاءِ فی التَّواصُفِ وأضیَقُها فی التَّناصُفِ، لایَجری لِأَحَدٍ إلّا جَری عَلَیهِ، و لایَجری عَلَیهِ إلّا جَری لَهُ.[1].

بعد از حمد و ستایش خدا؛ همانا خداوندِ سبحان، با سرپرستی و ولایت در كارهایتان، حقی برای من بر عهده شما گذاشته است و در مقابل، برای شما نیز همانند آن، حقّی برگردن من نهاده است. پس حق در مقام توصیف، از همه چیزها فراخ تر، و در مقام انصاف در عملْ تنگ و باریك تر است. حق به سود كسی نیست، مگر آن كه به زیان او نیز هست، و بر زیان كسی نیست، مگر این كه به سود او نیز خواهد بود.

آن حضرت، در سخنی دیگر، حقوق متقابل مردم و رهبری را چنین بیان می كند:

حَقٌّ عَلَی الإمامِ أن یَحكُمَ بِما أنزَلَ اللَّهُ و أن یُؤَدِّیَ الأَمانَةَ، فَإِذا فَعَلَ فَحَقٌّ عَلَی الناسِ أن یَسمَعوا لَهُ وأن یُطیعوا، وأن یُجیبوا إذا دُعوا.[2].

بر امام لازم است كه طبق آنچه خداوند مقرّر كرده است، حكومت كند و امانتی را كه خداوند به او سپرده، ادا نماید. هرگاه چنین كرد، بر مردم واجب است كه سخنش را بپذیرند و فرمانش را اطاعت كنند و هنگامی كه فراخوانده می شوند، اجابت نمایند.

در این سخن، نه تنها حقّ رهبر در گرو ادای حقوق مردم گذاشته شده است؛ بلكه حقّ امامت و ولایت و رهبری نیز به عنوان حقّ امانتداری، مطرح گردیده است.

در گذرگاه تاریخ، پاسداری از حقوق مردم، غالباً از مرز شعار فراتر نرفته؛ بلكه در طول تاریخ، این شعار، هماره ابزاری شده است برای تجاوز به حقوق انسان ها و زدودن حق مداری ها.

در درازنای تاریخ اسلام، پس از دوران پیامبر خدا، روزگار علی علیه السلام، استثنایی بود برای استقرار عدالت اجتماعی و بسط قسط و احقاق حقوق مردم كه متأسفانه، مردم در كشاكش غوغاسالاری های فتنه جویان، فرصت بهره وری از این موقعیت را از دست دادند و به واقع، بر حكومت او ستم روا داشتند. به فرموده علی علیه السلام:

إن كانَتِ الرَّعایا قَبلی لَتَشكو حَیفَ رُعاتِها وإنَّنی الیَومَ لَأَشكو حَیفَ رَعِیَّتی.[3].

اگر در گذشته، مردم از ستم والیان شكوه می كردند، من امروز از ستم مردمان خود، شكوه دارم.

چنین شد كه علی علیه السلام، با دلی آكنده از غم، به دیدار معبود شتافت. عدالت نیز با رفتن او دامن برچید و بار دیگر، حكومت ها بودند و مظلومیت فرودستان و تجاوز به حقوق انسان ها!

و اینك بر ماست كه از آنچه گذشته، پند بگیریم و با عبرت آموزی از آنچه در آن روزگاران اتّفاق افتاد، زمینه را برای استقرار عدالت اجتماعی آماده سازیم.









    1. ر. ك: ص 270، ح 1582.
    2. كنزالعمّال: 14313/764/5.
    3. ر. ك: ج 9، ص 474، ح 4748 و 4749.